«سندیکا دانشکده حقوق کارگری است»
وقتی دوره های آموزشی برای کارگرانی که ضرورت داشتن یک سازمان مستقل کارگری را درک کرده بودند ،برقرار شد . اولین پرسش های بیشتر دوستان کارگر این بود که :
مگردولت اجازه می دهد ما سندیکا داشته باشیم ؟
مگر سندیکا قانونی است ؟
حراست محلِ کار ما، مارا از آمدن به سندیکا منع کرده است حالا ما چه باید کنیم؟
میگویند تشکیل سندیکا کار ضد انقلاب است ، شورا هم برای ما کاری نکرده است پس ما چکار کنیم ؟
من سه سال است قرارداد موقت هستم سندیکا می تواند کمک کند من استخدام رسمی شوم؟
ما کارخانه نداریم و به ما گفته اند که قانون کار شامل شما نمی شود چون در کارگاه کمتر از پنج نفر کار می کنید. تکلیف ما چیست؟
سه دوره کاندید نمایندگی شورا شده ام اما هر بار من را رد صلاحیت کردهاند و هیات تشخیص گفته است من نمیتوانم نماینده باشم .اما اینجا درسندیکا میگویند نماینده شدن حق همه است.آیاواقعا من میتوانم نماینده شوم؟
مقاوله نامه دیگر چیست؟ به ما گفته اند این شعار غربزده ها است . مثل حقوق بشر که آمریکایی ها می گویند.
بیشتر کارگران برای اولین بار کتابچه قانون کار را خریدند و وقتی دریافتند که قانون اساسی کشور فقط برای مطالعه نمایندگان مجلس نیست بیشترشان کتابچه قانون اساسی را هم خریداری کردند. جزوه های ترجمه شده مقاوله های سازمان جهانی کار را با ولع هرچه بیشتر می گرفتند ومی خواندند .
مرجعی غیر از اداره کار منطقه را شناخنتد ودریافتند که در دنیا سازمانی است بنام سازمان بین المللی کار که نمایندگان کارگران و کارفرمایان و دولت ها در آن حضور پیدا میکنند و اسنادی را به نام مقاوله نامه ، توصیه نامه و قطعنامه به تصویب میرسانند و هم از آنجاست که دولت ها متعهد میشوند تا شرایطی رافراهم کنند تا کارگران و کارفرمایان بتوانند آزادانه سندیکا ها و اتحادیه های خود را تشکیل دهند.
حالا اگر دراخبار میشنیدند که دبیرکل سازمان بین المللی کار به ایران آمده است، منتظر اتفاق تازهای بودند. چون دریافته بودند که صحبت برسر موضوعاتی است که به آنها حق میدهد که بدون مزاحمت دیگران و ممانعت دولتها سازمان صنفی خود را تشکیل دهند و همان حقوق می گوید هیچ کارگری را نمیتوان از شرکت در سندیکا منع کرد یا به عضویت درآن واداشت.
دریافتند که درفصلی از قانون کار که مربوط به حقوق ملت است نیز آمده است که «احزاب،جمعیت ها ، انجمن های سیاسی وصنفی و.....آزادند. هیچکس را نمی توان ازشرکت در آنها منع کردو یا به شرکت دریکی از آنها مجبور ساخت». واین از حقوق ملت است .
دریافتند که دراصل 27 همین قانون آمده است تشکیل اجتماعات وراهپیمایی ها بدون حمل سلاح از حقوق آنها است حق انتخاب شغل ،برخورداری از تامین اجتماعی از نظر بازنشستگی، بیکاری، پیری،ازکارافتادگی و... ازحقوق آنها است .
هیچکس را نمی توان دستگیر کردمگر به حکم و ترتیبی که قانون تعیین میکند. دادخواهی حق مسلم هر فرد است.در همه دادگاه ها طرفین حق دارند برای خود وکیل انتخاب کنند . اصل بر برائت است و هیچکس از نظر قانون مجرم شناخته نمی شود مگر آنکه جرم او در دادگاه صالح ثابت گردد.
و این آغازی بود برای درک بیشتر امتیازات فردی و اجتماعی که هرکسی از کارگران را نیز شامل میشود .
کارگرانی که به تشکیل سندیکا همت میگمارند در مییابند که برای روابط بین خودشان باید قانون داشته باشند ، قوانینی که موجب رعایت حقوق همه اعضا باشد یاد میگیرند که همه دارای رای مساویند و میتواند از این حق در راه انتخاب نمایندگان خود استفاده کنند. در میبابندکه خودشان باید درباره شرنوشتشان تصمیمگیری کنند و در هرانتخابی تنها آنان صلاحیت دارند که نمایندگانشان را برگزینند. اگر قانونی گفته است که اول نمایندگان باید از صافی هیات تشخیص بگذرند این قانون مغایر اصل 26 قانون اساسی است که می گوید «احزاب،جمعیت ها ، انجمن های سیاسی وصنفی و.....آزادند. و هیچکس را نمی توان ازشرکت در آنها منع کردو یا به شرکت دریکی از آنها مجبور ساخت».
کارگری که به سندیکا وارد میشود یاد میگیرد که درعلم حقوق رشته ای است که حقوق کار نام دارد و براساس آن مناسبات و روابط در کار باید رعایت شود.
کارگری که به سندیکا میآید یاد میگیرد که چگونه از قوانین موجود درکشور مانند قانون کار ، قانون مدنی و قانون اساسی به سود منافع خود استفاده کند . درک میکند که دولت ها باید مجریان قانون باشند و حق ندارند هیچ یک از افراد ملت از جمله کارگران را از حق برخورداری از حقوق پذیرفته شده و رسمیت یافته شان منع کنند. و اگر چنین کنند باید درمقابل مردم پاسخگو باشند .
یاد می گیرند که حقوق مکتسبه چیست و اگر سهبار متوالی باآنان قرارداد کار بسته شد معنایش آنست که نمی توانند شغلشان را بگیرند در صورت چنین کاری باکارفرمای متخلف باید قانون برخورد کند و ..
کارگر سندیکایی درمییابد در صورتی که در اداره کار به او ستم شد و رای ناعادلانه ای برایش صادر شد می تواند به مراجع قضایی بالاترشکایت برد و باتکیه به سندیکا از امکان برخورداری از وکلای مناسب بهره جوید . و اینها شاید ابتدایی ترین موضوعات حقوقی است که در سندیکا به کارگران میآموزند و این آغاز گام برداشتن کارگران برای تلاش بیشتر در راه بهره مندی از شرایط زندگی بهتراست.
گام های جدی بعدی را زمانی برخواهند داشت که عمیقا دریابد :دانستن یک حق مسلم است .