کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کمیته های کارگری موجود در ایران به مثابه هیات های موسس

 

 کمیته های کارگری موجود در ایران به مثابه هیات های موسس سازمان های کارگری

)بخش پایانی(

خوشبختانه در بین روشنفکران کارگری ما این موضوع تا حد قابل قبولی جا افتاده است که بدون درنظر گرفتن چارچوب و تبیین اهداف و به رسمیت شناختن آن به وسیله همراهانی که به خاطر آن هدف ها گرد آمده اند کاری به پیش نخواهد رفت واگر پیشرفت هایی هم رخ دهد ناپایدار و آسیب پذیر خواهد بود . به همین خاطر شاهدیم که کمیته ها در بدو امر برای خود چارچوبی به نام اساسنامه را برمی گزینند و قواعد و ضوابطی را در آن لحاظ می کنند. منتهی در نزد این فعالان به درجات گوناگونی بین واقعگرایی و آرمانخواهی آمیختگی غیر معقول و احساسی وجود دارد که این چارچوب ها را تحت تاثیر قرار می دهد.


هرچند بین اهداف واقعی واهداف مبتنی بر آرمانخواهی های متعالی انسانی تمایز ها دیدنی نیست وگاهی حتی باکلمات و جملات هم در مستندات کار گروهی بازتاب نمی یابد اما در عمل نقشی ساختار شکن دارد و  در پیشرفت کارها گاه تاثیرات بسیار بدی را می گذارد . نگاه کنیم به همراهی ها و پراکندگی های پس از آن بعد رویداد هر جنبشی در همین دهه اخیردر میان کارگران. اساسنامه های این دو کمیته نمونه روشنی از این مدعاست . در اهداف اساسنامه ای کمیته پیگیری موارد زیر به عنوان اهداف کمیته بیان شده است :

1- پیشبرد امر سازماندهی و پیگیری روند ایجاد تشکل های آزاد کارگری بدون دخالت نهادها و مقامات دولتی و کارفرمایان.

2- دفاع و حمایت از حقوق و مطالبات کارگران.

3- آموزش در زمینه تشکل یابی و آموزش حقوق کار.

اما آنچه مورد اختلاف و چند دستگی بین اعضای این کمیته و از جمله پیدایش کمیته هماهنگی شد کمتر موارد اساسنامه ای وبیشتر آن تمایلات آرمانخواهانه ای بودکه دراین ظرف نمی گنجید. آنچه از این نگاه حاصل می شود دقیقا در تمایلات و سلایق و آرمانگرایی ها ریشه دارد و  اینکه این تمایلات و آرمانخواهی ها نتوانسته اند با واقعیت های زندگی زمینی و ملموس کارگران ارتباط منطقی برقرار کنند و آنجایی که این موضوع فهمیده شده است نیز پراکندگی ها جای خود را به همبستگی داده وزمینه برای پیشرفت فراهم شده است.

در اساسنامه کمیته هماهنگی تلاش شده است تااین آمیختگی به گونه ای که هم نقشه راه را نشان دهد و هم بر اساس درک واقعی از شرایط واقعی این نقشه اجرا شود، اساسنامه تبیین و تصویب گردد . نگاهی به اهداف اساسنامه ای این کمیته این تفاوت و گرایش به سوی دیدن واقعیت ها را نشان می دهد:

« در همین رابطه و در راستای اصل پایه ای آزادی ایجاد هرگونه تشکل مستقل و طبقاتی کارگران، ما نیز به عنوان جمعی از کارگران و فعالان کارگری" کمیته ی هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری" را ایجاد کرده ایم تا ضمن یاری به شکل گیری انواع تشکل های آزاد، مستقل و طبقاتی کارگران، از راه های گوناگون و استقبال از تشکل یابی آنان، به سهم خویش، در ایجاد ارتباط و هماهنگی های لازم میان  تشکل های موجود، جهت یکپارچگی و وحدت جنبش کارگری و دستیابی به اهداف مندرج در ماده‌ی 4 این اساسنامه تلاش و فعالیت نمائیم».(مقدمه اساسنامه مصوب کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری مصوب13/6/1388

گرایش این کمیته در رابطه با نوع نهاد کارگری بر «شوراهای کارگری » به عنوان ساختار مناسب  تشکل کارگری استوار است اما یاد آور می شود که:«بر این باوریم که انواع دیگر تشکل های کارگری، مانند سندیکاها، کمیته ها، انجمن ها، و... مشروط بر این که مستفل بوده و با اتکا به نیروی کارگران تشکیل شده باشند نیز می توانند در راستای یکپارچگی و وحدت جنبش کارگری مشارکت نموده با ساز و کار آن همراه و هم ‌سو گردند».  این همان پختگی است که زمینه ساز پیشرفت کمیته را در اجرایی کردن بخش های واقعگرایانه اساسنامه فراهم خواهد آورد . اما آنچه ممکن است باعث شود کمیته در عمل به این باور با تردید هایی روبرو شود چیست ؟  

ماده 4 این اساسنامه ازاصل ماده و سه بند تشکیل شده و اصل ماده 4 خود بر دوبخش تفکیک پذیر بنا شده است که این دو بخش با واژه «سر انجام» تمیز داده می شوند. تصویب کنندگان آن اصرار داسته اند که:« اساسا کمیته به منظور بخش دوم بنا شده است. در بخش اول آمده است:«کمیته ی هماهنگی، همراه با جنبش کارگری ایران،و در کنار بخش های مختلف این جنبش و تشکل های زیربط و فعال در آن، برای حفظ حقوق و منافع کارگران و مزدبگیران تحت ستم، بهبود وضعیت زندگی و معیشت آنان،کسب آزادی های دمکراتیک، برابری حقوق زنان و مردان، لغو کار کودکان و به رسمیت شناختن حقوق انسانی آنان و سرانجام از میان برداشتن همه‌ی نابرابری‌های بشری و استثمار انسان از انسان که به نوبه خود رهایی از مصائب و مشقات زندگی بشری از قبیل بیکاری، فقر، بی حقوقی، اعتیاد، فساد و تن فروشی، سرکوب آزادی های مدنی و اجتماعی و... را به دنبال می آورد، فعالیت و مبارزه می کند، و اساساً به همین منظور تشکیل گردیده است».

توجه به سرانجام اهداف کمیته هماهنگی روشنگر نگاه آرمانخواهانه بانیان این کمیته است که به عنوان جمعی از کارگران و فعالان کارگری  به جهت هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری با دستور کار مشخص که در بند های ماده 4 به آنها استناد شده است به یکباره امری بسیار خطیر و وظیفه ای سترگ را بردوش های قوام نایافته خود هموار می کنند تا همه نابرابری های بشری و استثمار انسان از انسان را از میان بردارند . این آمیختگی اگرچه غول زیبایی را به تصویر می کشد که با بیداریش انسان را از مصائب و مشقات زندگی بشری از قبیل بیکاری، فقر، بی حقوقی، اعتیاد، فساد و تن فروشی، سرکوب آزادی های مدنی و اجتماعی و.... می رهاند اما چنان بار سنگینی است که نه شانه های این کمیته تاب و توان آن رادارد و نه در این ظرف گنجیده می شود . این آرمانخواهی استراتژی احزاب چپ  قدرتمند ی است که در صورت امکان فعالیت آزادانه و اقبال در میان کارگران و زحمتکشان امکان و یارای مبارزه در راه آن را می یابند.

به هر حال این در هم آمیختگی و خیال و واقعیت مانع از آن نمی شود تا کمیته های موجود کارگری در ایران به اهدافی که برآن پایه اعلام موجودیت کرده اند دست نیابند و به ایجاد تشکل های کارگری بر پایه هدف گذاری های کوتاه مدت و شدنی کمک و یاری ندهند. هم آنچه که در بالا در باره اهداف اساسنامه ای کمیته پیگیری آمد و هم آنچه از ماده 4 اساسنامه کمیته هماهنگی برای ایجاد تشکل های کارگری بر می آید نشان از توانایی ها و استعداد های بالقوه و بالفعلی است که در صورت  کوشش برای یگانگی و همراهی همه فعالان کاگری می تواند نقش برجسته و مهمی را در سازمانیابی کارگران ایران فراهم کند. بخشهایی از بند های ماده 4 اساسنامه کمیته هماهنگی هم چنین می تواند پایه تفاهم انگیزی برای همکاری همه فعالان کارگری برای تشکل یابی کارگران ایران باشد این بخش ها عبارتند از :

  _بستر سازی و اشاعه ی فرهنگ و روحیه ی تشکل پذیری در میان کارگران از راه های مختلف از جمله تبلیغ، ترویج، آموزش و مساعدت به ایجاد تشکلهای فرهنگی، هنری، ورزشی و زنان کارگر در محلات و ... و همچنین تشکل های مستقل کارگری، در مراکز تولیدی و خدماتی کارگران و محلات و مراکز زندگی و نشو و نمای آنان، و در همین رابطه، گسترش این تشکل ها و فعالیت ها، از طریق ایجاد ارتباط و هماهنگی لازم میان آن ها و انتقال تجربیات و دستاوردهای مبارزات روزمره و تاریخی جنبش کارگری، در میان بخش ها و رشته های مختلف کارگری و حمایت از تحرکات و اعتراضات کارگران .

_فراهم نمودن زمینه های گذار از اشکال غیر علنی فعالیت،به شکل های فعالیت علنی، متناسب با توازن قوای طبقاتی و همراه با درایت، شکیبایی و پختگی لازم، برای بسیج هر چه بیشتر توده ی کارگر، جهت یکپارچگی و وحدت در جنبش کارگری ایران، به انحا و طرق مختلف، از جمله ایجاد شرایط مساعد برای  فعالان کارگری صاحب نفوذ و مورد اعتماد کارگران، در عرصه ی علنی مبارزه ی طبقاتی و محیط‌های کار و زیست.

بی تردید این نقطه اشتراک همه کسانی است که به ضرورت سازمان یابی کارگران برای برقراری مناسبات و روابط کار مبتنی بر حقوق شناخته شده و پذیرفته شده بین المللی کار می اندیشند و هم ضرورت بر برقراری روابط دمکراتیک برای بهره مندی کارگران از فعالیت آزادانه و مستقلانه در جامعه را شرط تحقق درست حقوق کار پذیرفته شده بین المللی می دانند. مهمتر آنکه در صورت تلاش برای همگانی کردن درکِ این ضرورت و کوشش برای برداشتن موانع پیش رو ؛ به توسعه انسانی پایدار برای پیشرفت و تکامل کارگران ایرانی یاری خواهند رساند .

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد