کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

آنچه کارگران باید درباره حقوق کار بین الملل بدانند (بخش سوم)

 "آنچه کارگران  باید درباره حقوق  کار بین الملل بدانند؛"

(بخش سوم)

هم آموزی در باره حقوق کار و به ویژه حقوق کار در موازین و مقررات بین المللی از ضروریات زندگی مزد وحقوق بگیران است. و مادام که اصل" آگاهی از این حقوق "است؛ بسیار روشن و بدیهی ست بدانیم این حقوق توسط چه نهاد هایی، چرا ، چگونه ،کی و کجابه تصویب رسیده است و از آن بدیهی تر آنکه اگر این حقوق برای کارگران مفید است متولی رعایت و اجرای این حقوق در عرصه ملی و بین المللی جه نهادهایی هستند و چه تضمین هایی برای رعایت و اجرای این حقوق از سوی ذی نفع ها(کارگران،کارفرمایان و دولت ها) وجود دارند و یا باید ایجاد شوند. عسل را باید از کندویش برداشت نه از زنبور کارگری که شهد را به کندو می برد! حالا اگر این کندو در جایی دوردست تر از ما قرار دارد و یا بیشتر ما از وجود آن بی خبریم لازم است که قبل از هرچیز از وجود آن اطلاع یابیم و سپس به آن نزدیک شویم و یاد بگیریم که چگونه از آن بهره برداری کنیم؛ زیرا با عسل عسل گفتن هیچ دهانی شیرین نمی شود.

دانستن تاریخچه مبارزاتی که به تصویب این حقوق در عرصه بین الملل منجر شد از تاریخ مبارزات پراکنده و همبسته، خود بخودی و سازمان یافته کارگران کشور های گوناگون جهان جدا شدنی نیست همان گونه که نمی توان نقش جنبش های کارگری و دولت های ترقی خواه را در پیدایش و به رسمیت این حقوق نادیده گرفت،منطقی است که نقش محدود کننده و ارتجاعی دولت ها ی سرمایه داری جهان را هم نمی توان در خنثی شدن تاثیرات این حقوق در زندگی کارگران جهان نادیده گرفت. تحولات جهانی و عواملی که باعث ایجاد این تحولات گردیده است وقوع دوجنگ ویرانگر جهانی و دلایل برپایی این جنگ ها و تحولات پیش و پس از وقوع این جنگ ها و وقوع انقلابات همه و همه در شکل گیری حقوق کار بین الملل نقش داشته اند. به عنوان مثال پس از جنگ جهانی اول دربین سال های 1919 تا 1939 یعنی پیروزی انقلاب اکتبر و پیدایش  اولین کشور سوسیالیستی و روندشکل گیری انقلابات ضد سرمایه داری و در نهایت تا آغاز جنگ دوم جهانگیر از سوی آلمان نازی 67 مقاوله بین المللی در باره حقوق کار به تصویب رسید. در تاثیر زیانبار جنگ دوم بر زندگی کارگران دنیا همین بس که طی سال های 1940 تا 1945 حتی یک مقاوله نامه در باره حقوق کار به تصویب نرسید و طی این سال ها تلاش بسیاری از سوی جنگ افروزان برای مبارزه با کارگران سراسر دنیا برای برگرداندن آنها به مواضع پیش از قرن بیستم صورت گرفت که با شکست آلمان و متحدینش این بار کارگران جهان با اقتدار بیشتری در های سازمان بین المللی کار را گشودند و تنها در بین سال های 1945تا1951 یعنی طی 5سال  34 مقاوله نامه (یعنی بیش از 50% مقاوله نامه های تصویبی از ابتدای تاسیس سازمان بین المللی کار تا قبل از جنگ جهانی دوم)را با حضور مقتدرانه خود در اتحادیه ها  و فدراسیون های بین المللی به تصویب رساندند. مهمترین آنها میتوان به مقاوله نامه 87 در باره حق آزادی ایجاد تشکل ها و همچنین مقاوله نامه 98 در باره حق تشکل و مذاکرات دسته جمعی اشاره کرد. در چنین شرایطی اهمیت کنفرانس فیلادلفیا دو چندان روشن می شود که ضمن آن اعلام میدارد: " صلح پایدار جز بر پایه عدالت اجتماعی استوار نمی ماند"

 و نقطه مقابل این شرایط را می توان در سال های پس ازآغاز سیاست های سرمایه داری تحت عنوان نظم نوین جهانی و در هنگامه پس از فروپاشی اتحاد شوروی دید . طی سال 1996 تا   2001 و میدان­داری سرمایه داری غرب به رهبری ایالات متحده تنها 8 مقاوله نامه به تصویب سازمان بین المللی کار رسیده است. و این همان نکته کلیدی است که در بخش دوم به آن اشاره شد و اینکه هرگاه کارگران هریک از کشور های عضو بتوانند با تکیه بر سازمان های صنفی و طبقاتی خود در عرصه سیاست های ملی و بین المللی تاثیرگذار باشند خواهند توانست  کارساز ترین اهرم برای اجرای حقوق کار بین المللی ایجاد  کنند.

اما قبل از هرچیز باید این حقوق را شناخت و برای دست یافتن به آن کوشش کرد. راه های رسیدن به این حقوق در هر جای دنیا به نسبت های گوناگون سخت و ناهموار بوده و هست بسیاری از کارگران در برخی از این کشور ها این راه ها را رفته اند و سختی هایش را به میزان زیادی پشت سر گزارده اند و می توان از تجربیات سود مند آن استفاده کرد کما اینکه به این مهم در جنبش کارگری همه کشور ها کم وبیش توجه شده است. برای یاد آوری کافیست تاریخچه جنبش کار 8ساعته را در ایالات متحده در سال 1896 بیاد آوریم واقعه جانگدازی که سرانجامش آغاز برپایی اعتراضات کارگران سراسر دنیا " روز اول ماه می " به عنوان روز جهانی کارگر  را رقم زد و در ادامه اولین مقاوله نامه سازمان بین المللی کار در کنفرانس عمومی این سازمان با نام "مقاوله نامه شماره یک ساعات کار (صنعت)" در سال 1919 میلادی(برابر با 1298 شمسی) خلق گردید و 48 ساعت کار در هفته و یا هشت ساعت کار روزانه در صنعت  به تصویب رسید و در دوره های بعدی نسشت های این سازمان مقاوله نامه هایی که به چگونگی ساعات کار در کشاورزی،کار شبانه زنان،جوانان، ساعات کار تجاری و ادارت، کاهش ساعات کار مشاغل دولتی ، ساعات کار نیروی کار در در دریا و گروهی از مقاوله نامه هایی که به تعطیلات هفتگی و با حقوق مزد و حقوق بگیران پرداخته است شد.

 در ایران به دنبال مبارزات جنبش جوان کارگری در پی تصویب اولین قانو ن کار در سال های 1326 کار هشت ساعته به رسمیت شناخته شد ودر نهایت پس از انقلاب شاید بتوان گفت به عنوان مهمترین و تنها دستاورد انقلاب برای کارگران تقلیل کار هشت ساعته به هفت ساعت و بیست دقیقه کار روزانه و یا 44ساعت کار هفتگی  رسمیت یافت و موارد دیگری که در بالا به آن اشاره شد نیز درقانون کار طی دوره های بازنگری قانون کار به صورت مواد قانونی درآمد(بازتاب حقوق کار بین المللی را در قوانین  ومقررات ایران و چگونگی این حقوق را در فرصت بعد دنبال خواهم کرد ). این قوانین تنها به کارگران صنعتی و کشاورزی خلاصه نمی شود نگاهی به مقاوله نامه های بین المللی نشان می دهد که گروهی از این مقاوله نامه ها مزدوحقوق بگیران بخش های تجاری و ادارات ومشاغل دولتی،دریانوردان وخدمات عمومی را هم پوشش داده است.

امامتاسفانه بسیاری کارگران ایران از شناخت حداقلی هم در باره حقوق کار برخوردار نیستند . روزانه با کارگران زیادی برخورد می کنیم که حتی یک بار کتاب قانون کار یا مجموعه قوانین کار وتامین اجتماعی را هم ندیده اند و از حقوق مندرج در آن (اعم از اینکه این حقوق به سود یا زیانشان باشد)آگاهی ندارند. شاهد بحث هاو گفتگو های کارگرانی از یک بنگاه تولیدی بوده ام که به دلیل اخراج بسیاری از همکارانشان و محدود شدن بخشی از امتیازات شان خواهان پیگیری و بازگرداندن این امتیازات از دست رفته بودند اما حتی نمی دانستند این برای کسب این حقوق آیا قانونی وجود دارد و در صورتی که بخواهند مطالبات خود را پیگیری کنند چه امکانات بالقوه یا بالفعلی در دست دارند و چه راه هایی را باید پشت سر گذارند.

هنوز در نزد بسیاری از کارگران موقعیت و نقش وزارت کار روشن نیست بسیاری از کارگران را دیده ام که گمان میکنند کافی است به ادارات کار مراجعه کنند تابه حقوق از دست رفته شان برسند و چون ناامید برمی گردند به این نتیجه می رسند که تنها راه حل، سازش با کارفرما و گذشتن از آن حقوق برای حفظ شغلشان است؛

هنوز سطح سازمان یافتگی کارگران دربسیاری از کارگاه ها و محیط های کار از انتخاب نماینده فراتر نرفته است و حتی این نمایندگان دارای اعتبار نامه از سوی مراجع قانونی نیستند و در مواردی این نمایندگان به توصیه کارفرما انتخاب و یا با توصیه و تهدید او برکنار می شوند؛ و در بسیاری دیگرحتی این نمایندگان هم انتخاب نمی شوند .

هنوزنمایندگان سازمان های بدلی و تقلبی به نام کارگران در اجلاس های بین المللی شرکت می جویند و کمترین تاثیر مثبتی به سود کارگران در این نشست ها از آنان دیده نمی شود. این سازمان های بدلی به بهانه برگزاری مجامع عمومی در بهترین مناطق خوش آب و هوای رامسر با استفاده از بودجه هایی که دراختیار خانه کارگر است؛ تفریحات هفتگی را به سر می برند و دستاورد این سفر تفریحی، انتخابات بازرس یا بازرسان این نهاد هاست که از قبل تعیین و به تایید نماینده وزارت خانه رسیده است و کارگران حتی ازبرگزاری به ظاهر مجمع این سازمان های بدلی باخبر نمی شوند.

در این سازمان های بدلی حتی این حد از آگاهی وجود ندارد که مثلا در کانون عالی برگزیدگان برای عضویت در ارکان آن اعم از هیات مدیره و بازرسان باید منتخبین کانون های زیر مجموعه شان یاشند و به این ترتیب است که پس از این انتخابات و تعیین بازرس بادرک این اشکال از سوی منتقدان به این نتیجه می رسند که کاندید انتخاب شده را دریک انتخابات و تشکیل کانون استانی  مجددا  حمایت کنند تا این نقیصه را در کانون سراسری پوشش دهند .

هنوز هم در صنایع و معادن بزرگ کارگران از داشتن تشکل های خود محرومند. این گونه بنگاه ها حتی از داشتن همان نهادها و سازمان های بدلی بی نصیب مانده اند و با تسری اشرافیت کارگری دربین نیروی کار برخی از این بنگاه ها آنها را نسبت به داشتن سازمان صنفی بی نیاز ساخته و در نتیجه نقش کلیدی این واحد ها را در محوریت مبارزات کارگری که بنا به سنت پیش از انقلاب داشتند ، از میان برداشته اند.

هزینه های بسیاری صرف می شود تا کارگران از آنچه باید در باره زندگی خود بدانند محروم شوند و هرچه بیشتر درحاشیه باشند و تنها چون مرغ سیاه قربانی عروسی و عزا گردند و بی هیچ انتظاری آرایشان به صندوق هایی سرریز شود که منتخبان آن صندوق ها، صندوق سازمان تامین اجتماعی را در رانت های سیاسی شان تقسیم کنند ورهبران کانون های استانی و فرااستانی کارگری بازنشستگان برای حفظ کرسی نمایندگی دایم این نهاد از این تقسیم رانتی سازمان تامین اجتماعی حمایت کنند.

هنوز هم ایرادگرفتن های کودکانه در این باب که فلان نامه نگاری از سوی فلان جریان کارگری به فلان اداره نادرست است، وسیله ایست برای تسویه خرده حساب های شخصی وگروهی که جایگزین نقد نظری شرافتمندانه ایست برای یاری بخشیدن به نیروهایی که بهر ترتیب تلاش برای تشکل یابی کارگران را در دستور کار خود دارند. اطلاق برچسبهایی که از قضا با تعاریف درستش هیچ جایی درتحلیل جنبش کنونی کارگری ایران ندارد چاشنی بازی کودکانه است که قرار نیست به این زودی ها پایان یابد. این تصویر عقب مانده از فضای بحث های نظری هم به ما هشدار می دهد که راه بسیار سخت تر از آن است که بتوان بی هیچ گزندی از آن به سلامت گذشت زیرا ظاهرا قرار است این کودکان رشد نایافته جنبش کارگری همراهان همیشه کارگران باشند و قرار هم نیست آنها در کودکی خود رها شوند و باید روزی ببالند. این مختصات کنونی زندگی کارگران در ایران است.

در چنین شرایطی و با توجه به سختی های معیشتی و اخراج ها و تعدیل نیرو در واحد های کار و تولید شرط اساسی جلوگیری از به خاک فلاکت افتادن کارگران و زحمتکشان، آموزش آن ها از حقوق کار و چگونگی درستی روابط ومناسبات کار و نشان دادن راهی است که به سازمان یابی آنان برای همبستگی پایدار و حضور مقتدرانه شان برای دستیابی به این حقوق و برقراری درست روابط ومناسبات کار مبتنی بر عدالت باید طی شود.

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد