کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

بود آیا که در میکده ها بگشایند؟(به مناسبت گرامی داشت روز کارگر)

بود آیا که در میکده ها بگشایند؟

خواستم به مناسبت روز جهانی کارگر مطلب تازه ای بنویسم . به آنچه تا کنون در این صفحه  نوشته بودم مراجعه کردم . اولین نوشته ی وبلاگی ام در سال 1387 را خواندم.  باورم بر این است که اگر بدون مراجعه به این مطلب چیزی مینوشتم هیچ تفاوتی با آنچه در آن سال نگاشته بودم ، نمی داشت! و این بسیار تاسف بار است که طی این سال ها ذره ای بهبودی در شرایط زندگی کارگران ایجاد نشده است . تفاوت تنها در این است که اوضاع بد آن سال ها، اکنون بدتر شده است. تعداد بیکاران فراوانی بیشتری را نشان می دهدو مطابق داده های رسمی آمار بیش از سه میلیون نفری را شاهد هستیم . تورم  رسمی اعلام شده از مرز 31%گذشته است. سیاست های ادعایی اشتغال زایی در حد شعار باقی مانده و فرمول بندی های من درآوردی دولتی ها هم  نتوانسته است واقعیت موجود را لاپوشانی کند .

تولید داخلی  همچنان سیر نزولی را طی می کند و هر روز کاهش بیشتری دارد. لجام گسیختگی  در واردات بی رویه کالا فراگیر تر از هر زمانی به تعطیلی واحدهای تولیدی دامن زده است و کارگران همچنان بدون سازمان های صنفی و طبقاتی بی پناه و سرگردانند. تشکل های کارگری وابسته بارگرانی بردوش کارگرانند وکمترین تاثیری در تغییر شرایط به سود کارگران نداشته اند. سازمان های کارگری مستقل از انجام فعالیت آزادمحرومند . کارگران و فعالان بیشتری طی این سال ها به دلایل واهی بازداشت و به حبس و زندان ناروا محکوم شده اند .یک تفاوت عمده در بدتر شدن شرایط  زندگی کارگران رخ داده است وآن اعلام سیاست آزادسازی قیمت ها تحت عنوان فریب کارانه «هدف مندی یارانه ها» بوده است که متاسفانه آثار و تبعات آن هر روز بیشتر از پیش جلوه گر می شود . با این همه درست تر آن دیدم که بار دیگر اولین نوشته ام در این صفحه را تکرار کنم. و دوباره یادآور شوم تا باور کنیم که شعار آزادی حقوق سندیکایی در شرایط کنونی اساسی­ ترین سیاست طبقه ی کارگرِ ایران است  زیرا هم در بر گیرنده حق برخورداری آزادانه­ ی­ هر کارگر در انتخاب وگزینش شیوه­ ی دفاع از حقوق و مطالباتش است و هم حق برخورداری آزادانه از یک حقوق اجتماعی  برای تامین مشارکت سازمان یافته را در پی خواهد داشت . 

«گرامی باد اول ماه مه  روز جهانی گارگران  و زحمتکشان»

 

ضمن گرامی داشتِ یاد وخاطره ­ی آفرینندگان اولِ ماه مه ، به همه کارگرانی که در پاسداشتِ ارزش­های والای این روز تاریخی، آگاهانه و شجاعانه و با شکیبایی، این راه پرفراز و نشیب را  پیموده ومی­ پیمایند، درود می ­فرستم­ و آرزومند­م که ثمره ­ی این تلاش­های بی­ دریغ، موجبات رشدو آگاهی همه­ ی کارگران این سرزمین را رقم زند .

به همه­ ی­ کارگرانی­ که رنج زندان، اخراج ومحرومیت­ های اقتصادی­ واجتماعی را به جان خریده و از پای ننشسته اند درود می­ فرستم و ایمان دارم که کارگران ایران قدرشناسِ این کوشش­ هاو فدارکاری­ ها خواهند بود.

 براین باورم که آنچه امروز بر کارگران ایران می­ گذرد ناشی از سلب حق مشارکت کارگران در تعیین سرنوشت آنهاست که این خودناشی از سلطه­ وسیطره­ ی خودکامگی و تاثیرِ آن بر رشد نایافتگی­ و پراکندگیِ طبقه کارگرِجوان ایران است ونظام سلطه کوشیده و هنوز هم می­ کوشد با تکیه برروش های گوناگونِ تفرقه اندازی، این پراکندگی را دامن زند و کارگران را ازدستیابی به دانایی بیشتر برای انتخاب راه هایی که به رشد و گسترش مشارکت های اجتماعی شان می­ انجامد، باز دارد.

اگر امروز تولیدات صنعتی و کشاورزی در ایران در پایین­ ترین حد خود قراردارد و هر روز به برکت گشایش دروازه های کشور به روی کالاهای وارداتی تولیدات داخلی نابود می­ شوند، اگر هر روز تعداد بیشتری از کارخانه ها و واحدهای تولیدی­ وخدماتی تعطیل می­ شوند و کارگران آن­ ها به صفوف بیکاران افزوده می­ شوند، اگرخیل عظیمِ دانش­ آموختگانِ این مرزو بوم در پشت دروازه­ های خیالی کارخانه­ ها به انتظارِ ­کار نسشته­ اند، اگر کودکان ما به جای راه یابی به مدارس­ ومراکز آموزشی راهی خیابان­ ها می­ شوند و به کارهای سیاه واداشته می­ شوند، اگرقراردادهای اسارت­ بارِ سفیدامضا بردگی نوین را به­ جای کرامت انسانِ آزاد نشانده­ است، اگر نتیجه همه­ ی بحران­های اقتصادی برسرِکارگران­ و مزد وحقوق­ بگیران آوارشده­ است که حتی تصور تعیینِ هر میزان نرخِ حد اقل دستمزد نیز جز به افزایشِ تورم وگسترش بحران اقتصادی وتاثیرات بد آن در زندگیِ­ کارکران نمی­ انجامد، اگر گرانی بیداد می­ کندو آوارگی­ و بی­ سرپناهی را در پی­ آورده­ و می­آورد، و اگر شاهدِ گسترش ژرفای فاصله طبقاتی در ایران هستیم و مبتلابه بلاهای بیشماری شده­ ایم که فقط گفتنِ از آن­ها دلِ هر انسان آزاده­ ای را می­ آزارد، همه وهمه به این خاطر­ است که برخلاف همه میثاق های ملی و بین­ المللی  کارگران­ و زحمتکشان ازحق برخورداری ازآزادی برای دفاع از حقوق انسانی­ شان محروم هستندو اجازه­ ی دخالت در چگونگی تعیین شرایط یک زندگی انسانی از آنان سلب شده است و اجازه ندارند برای دفاع ازحقوق­ و مطالبات خود از ابزار های ضرور وسازمان های مستقل صنفی-  طبقاتی خود سود جویند .

 بر این باورم تا مادامی که خود کارگران نخواهند و نتوانند شناخت لازم را از حقوق و اختیاراتی که برابر قوانین وضع شده ی ملی و بین المللی بدست آورندو بر پایه­ ی­­ این شناخت و دانایی دیگران را وادار به­ رعایتِ­ آن حقوق­ کنند، هیچ­ راه دیگری برای برون رفت ازاین موقعیتِ رقت بار نخواهند یافت . حقوق کار برگرفته از اساسی ترین مواد حقوق بشر است که به همت و رزمجویی کارگران جهان در قالب منشور حقوق سندیکایی و مقاوله نامه های بنیادینِ­ کار درسراسر جهان رسمیت یافته­ است و به نسبت های گوناگون به­ کار بسته می­ شود، تنها برپایه درک حقوق کار می توان از داشتن کار مناسب و زندگی شرافت مندانه بهره مند شد 

شناخت و کاربست درستِ این قوانین­ و مقررات این امکان را به کارگران می­ دهد که بر سرِ اساسی­ ترین موضوعات در زندگی اقتصادی و اجتماعی خویش بتوانند با تکیه بر ارداه جمعی و متشکل در سازمان های کارگری یعنی سندیکاها به عنوان سازمان­های کارگری پایه و اتحادیه ها و فدراسیون ها به عنوان سازمان های فراگیر منطقه ای وملی، گرد آمده و در بهبود ی زندگی  یکدیگر را یاری رسان باشند .

بی شک امروز کوشش برای برقراری سندیکا های آزاد و مستقل مبرم ترین و ضروری ترین کاری­ است که باید هر چه وسیع تر و گسترده تر انجام گیرد. دفاع از حقوق و آزادی­ های سندیکایی و اتحادیه­ ای و حرکت به سوی ایجاد سندیکاهای کارکری، کارکردی­ ترین سیاست طبقه کارگر ایران است. اگر باور داریم که استبداد و خود کامگی عامل عقب ماندگی و رشد نایافتگی است و مانع جدی در راه کسب و حفظ کرامت انسانی کارگران­ است.  باور کنیم که شعار آزادی حقوق سندیکایی در شرایط کنونی اساسی­ ترین سیاست طبقه ی کارگرِ ایران است  زیرا هم در بر گیرنده حق برخورداری آزادانه­ ی­ هر کارگر در انتخاب وگزینش شیوه­ ی دفاع از حقوق و مطالباتش است و هم حق برخورداری آزادانه از یک حقوق اجتماعی  برای تامین مشارکت سازمان یافته را در پی خواهد داشت .

 اعتقاد راسخ دارم­ که سیاست مشترک همه کارگران ایران ، جدا از هر اندیشه و اعتقادی که دارند ، تامین و برقراری حقوق و آزادی های سندیکایی است که درصورت تحقق و کاربست درست این حقوق، هم منافعِ آنی و مطالبات عقب افتاده­ ی آنان تامین خواهد شد و هم امکانات لازم  برای بهره­ مندی این طبقه دربرخورداری ازامنیتِ شغلی و اجتماعی وحق کار و آموزش و بهداشت مناسب  به­ دست خواهدآمد و هم با دخالتِ کارگران درتعیینِ سرنوشتِ خود، امکان برخورداری ازمشارکت­ های گوناگونِ مدنی  برای همه فراهم خواهد شد.

سندیکاهای کارگری در هر کشور بسته به­ شرایط­ و اوضاع اقتصادی، اجتماعی وسیاسی آن کشور شکل می­ گیرد، آن دسته از فعالان کارگری که با یک­ سو نگری نظری­ و نگاه کلیشه­ ای به اصول مبارزه ­ی سندیکایی، کوشش های کارگران را دربرپایی سندیکاهای کارگری بیهوده می­ دانند و کارگران را از انتخابِ این سیاست کاربردی­ و منطقی برحذر می­ دارند، تنها به ادامه­ ی پراکندگی درمیان کارگران دامن می­ زنند واقعیت آن است که این شیوه­ ی سازمان­یابی کارگران ، امروزه از هر شیوه­ ی دیگری امکان پذیرتر خواهد بودو درعین حال در کشور هایی نظیر ایران که فاقد ساختار کلاسیک سرمایه­ داری است و تسلط سرمایه برزندگی زحمتکشان در قالب سرمایه تجاری و دلال  هم امکان کار را برای زحمتکشان به حداقل ممکن رسانیده و هم مانع جدی در راه گسترشِ صنعت و کشاورزی و تولیدات داخلی است و درعین حال به دلیل نیاز به نیروهای کارگری دربخش های کلیدی اقتصاد مانند نفت، صنایع خودروسازی ، پروژه اشرافیت کارگری را در این لایه ازکارگران به اجرا گذاشته است، ایجاد تشکل های سندیکایی و اتحادیه ای این توان و استعداد را در شرایط کنونی دارد تا بتواند ضمن دفاع از حقوق صنفی و طبقاتی، زمینه را برای برقراری کنترل کارگری برتولید از راه عقد قراردادهای دوجانبه که متضمن منافع کارگران باشد برقرار سازد وبا نشان دادن امکان تولید بهنگام و مناسب راه را برای توجیهات سرمایه داری دلال برای واردات ببندد و به ایجاد اشتغال ارتش بیکاران یاری رسان باشد . تبعات اجتماعی و سیاسی ناشی از این رویکرد نیز به تهدید و تحدید خودکامگی خواهد انجامید .

 ضمن احترام به عقاید همه فعالان کارگری ، از آنان می خواهم تا برای رشد وگسترش دانش و آگاهی­ های صنفی و طبقاتی در بین کارگران، آن­ها را در راه رسیدن به این نیاز اولیه و مبرم وضروری، یعنی دستیابی به حقوق و آزادی های سندیکایی یاری کنند. بی شک تاریخ در باره درستی پاسخ به این نیازِ انکارناشدنی داوری خواهد کرد. باید با همدلی، همبستگی، هم­ آموزی وکوشش در راه ایجاد سندیکاهای آزاد ومستقل کارگری از این داوری سرفرازانه بگذریم.

 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد