کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش پنجم)

درک سیاسی –اجتماعی کارگران سندیکایی از رفرم های  نظام  سیاسی  حاکم

من و خیلی از جوانهایی که مثل من در سن پایین ازدواج می‌کردند فقط مسئله کار و سربازی در درجه اول مطرح بود و ممکن و سایر مسائل مربوطه در درجه دوم اهمیت قرار داشت و اجاره مسکن مثل امروز مشکل و سنگین نبود. همه خود جوانها جریان ازدواج را ساده‌تر می‌گرفتند و هم‌ همراهی و همکاری و رفاقت بین خانواده‌ها بیشتر از امروز حاکم بود و فساد و کژمداری در جامعه به مراتب کمتر بود. خود من با خانواده‌ای وصلت کردم که پدر خانواده نه فقط از جمعیت کارگران و زحمتکشان بود بلکه در ردیف مبارزین طبقه کارگر نیز قرار داشت و راه درست و بهتر زندگی را از طریق مبارزات کارگری فرا گرفته بود. در پایان جنگ دوم در پادگان باغ شاه تهران سرباز بود و چون جنگ تمام شد از پادگان بیرون آمده به سنگر مبارزات کارگران زمان خود پیوست. به اتحادیه‌ای چون شورای متحده که عالی‌ترین سنگر مبارزاتی آن زمان کارگری ایران بود قرار گرفت. من نیز زمانی که ازدواج کردم همین راه را انتخاب کرده بودم به سندیکای مستقل کارگران کفاش که زیر نظر اشخاصی چون سمنانی و نجات همدانی و رضا مطبوع و سرابی و یعقوب مهدیون و ده‌ها نفر دیگر از این دست مبارزین که خانواده کارگری زمان خود را تشکیل می‌دادند پیوستم و به انتخاب خود هم افتخار می‌کنم.

 

 

ادامه مطلب ...

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش چهارم)

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش چهارم)

کارگران از مبارزان راه آزادی و برابری، مقاومت می آموزند!

     
          در مورد مسئله بیکاری خودم زمانی حل شد که یکی از روزها در لاله‌زار قدیم قدم میزدم که یکی از کارگران قدیم که تازه سری دوزی شروع کرده بود را دیدم. حسین‌آقا معروف به حسین شلی، سوال کرد چرا بیکاری، جریان را توضیح دادم خیلی ناراحت شد و چند فحش بلند بالا به همه آن‌هایی که این تصمیم را گرفته بودند داد و گفت، همین حالا برگرد برو ابزارهایت را بردار بیار کارگاه ما نیمه‌کش و وردست را صدا کن بیایند بنشینید سر کار ببینم کی حرف می‌زند. گفتم بسیار خوب ولی یک مشکل شخصی دارم. گفت: چی گفتم در این مدت مبلغ سیصد تومان بدهکار شدم این را چه کنم. گفت: مسئله‌ای نیست این را هم حل می‌کنیم ناراحت نباش. رفتم بچه‌ها را که به طور موقت جایی سر کار نشسته بودند. دیدم و ابزارها را آوردیم و طبقه چهارم پاساژ اخوان نشستیم سر کار. در همان یکی دو روز اول با یک مانع هم در محل جدید مواجه شدیم و آن اینکه دیدم هر روز صبح حدود ساعت ده چند نفر از کارگران همراه دو سه نفری که از بیرون می‌آمدند داخل یک هویج را که قبلاً خالی کرده بودند را بنگ و حشیش پر می‌کنند و شروع می‌کنند به کشیدن. بخیه‌کش و وردست‌هایم که این‌طور چیزها را ندیده بودند خیره به آن‌ها نگاه می‌کردند. صبح روز دوم بود گفتم: بچه‌ها کار را زمین بگذارید و بلندشین لباسهایتان را بپوشید با من بیایید. پله‌ها را پایین می‌آمدیم که خود حسین‌آقا را وسط را دیدیم. سوال کرد چی شده کجا. جریان را تعریف کردم و گفتم این ماجرا با اخلاق هیچکدام ما جور درنمی‌آید. بلافاصله دست به جیب شد و یومیه ما را داده گفت: 
ادامه مطلب ...

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش سوم)

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش سوم)

     حوادث ناشی از کار می تواند چسب همبستگی کارگران در سندیکا شود!

 

بعد از پایان کار جریان آتش‌سوزی به ادامه کار در مورد تشکیل مجمع عمومی سندیکا پرداختیم و چون به یک سالن بزرگتر از شعبات سندیکا احتیاج داشتیم با سندیکای کارگران خباز تماس گرفته شد و آن‌ها یکی از شعبات خود را که در میدان شاه تهران بود در اختیار ما قرار دادند و در روز معینی مجمع عمومی در مکان مذبور تشکیل گردید و مطابق معمول در ابتدای کار مجمع گزارشات دبیر و هیئت مدیره قرائت گردید و سپس تعیین هیئت نظارت بر مجمع از جانب کارگران شرکت کننده در مجمع انجام گردید و آقای بریرانی بعنوان رییس هیئت نظارت انتخاب شدند و سپس انتخاب هیئت مدیره و دبیر سندیکا در آرامش کامل انجام گردید که آقای نجات همدانی به عنوان دبیر جدید سندیکا به جای آقای عباس سرابی که قبلاً دبیر سندیکا بود انتخاب گردیدند و سپس آقایان سمنانی، مهدیون، رضا مطبوع، سرابی، مهدی رستگار، صادق روغنگیران، جمال صادق‌نیا، حاتم بیات، احمد خوش‌سیر و خود من جواد ناطق علی (که تا آن زمان هنوز نام خانوادگی‌ام را تغییر نداده بودم) از بین کارگران خیابان انتخاب شدیم و آقایان حسین بهمنی، مهدی زندی، شکراله صفری، آقا عبداله صباغیان از بین کاندیداهای کارگران بازار به عنوان هیئت مدیره جدید سندیکاهای مستقل کارگران کفاش انتخاب گردیدند. پنج نفر نیز به عنوان علی‌البدل انتخاب شدند. هیئت مدیره در اولین جلسه انتخابات داخلی خود را انجام داده و من به عنوانمسئول کمیسیون تبلیغات انتخاب شدم و آقای نجات همدانی دبیر سندیکا از نظر سنی بزرگترین شخص و من به عنوان جوان‌ترین آن‌ها بودم.  ادامه مطلب ...