کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

من " Add" می شوم پس هستم ! " کژکارکردهای گروه های غیر دموکراتیک درفضای مجازی"

               

من " Add" می شوم پس هستم !

کژکارکردهای گروه های غیر دموکراتیک درفضای مجازی

 

 لحظه ای تلفن همراهت واکنش نشان میدهد، نگاه میکنی، حساب جدیدی در مقابلت با عنوان "ابرگروه مطالباتی فلان" رخ می نماید . بازمی‌کنی و با نام خودت مواجه میشوی و این توضیح که از سوی فلانی به گروه پیوسته ای.  وارد پروفایل میشوی مشخصاتی کلی در مورد گروه. و به ندرت، دوسه خط از مقررات اعلام شده.  تا اینجای کار نه اجازه ای از تو گرفته شده و نه نظرت برای عضویت در گروه. میمانی که چه کنی؟ قدری ملاحظات اخلاقی در مورد خروج بلافاصله و احتمال دلخوری کسی که ترا به گروه سنجاق  کرده  به ماندنت می انجامد و در نهایت شروع کنجکاوی که خب حالا این گروه چیست؟ چه میگوید؟ چه میخواهد؟ قرار است چه کند؟ و دهها پرسش که ذهنت را قلقلک میدهد و دست آخر اینکه می‌بینی کسانی تشویق می‌شوند تا اعضای جدید را به گروه فراخوانند و لابد این دموکراسی پذیرفته شده درون گروهی است  و لابد معنایش هم اینست که خوب اگر قبول نداری که کسی را معرفی نمیکنی، پس قبول داری و این تعامل دوطرفه و عین دموکراسی است.  ادامه مطلب ...

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش دوم)

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر (بخش دوم)

      

برگردیم به کارگاه:

لازم بود دوستان ضمن کار برای مغازه برای دیگران هم کار بدوزند در غیر این صورت تامین نمی‌شدند چون مغازه کشش لازم را نداشت. یک‌بار هم من تصمیم گرفتم به جای دیگری بروم. توسط اسماعیل گل‌آرا به کفاشی طوطی در لاله‌زار معرفی شدم و دو جفت کار نمونه هم دوختم که مورد قبول هم قرار گرفته. اما باز هم اوس‌رجب و خود اسماعیل گل‌آرا آمدند و مرا برگرداندند. ولی با همه تلاش‌ها موفق نشدند به گردش کار ادامه دهند و سرانجام مغازه را واگذار کردند و برگشتیم جلوی مجلس. من دیگر پیشکار شناخته شده‌ای بودم دو سالی در چند کارگاه کار کردم با کارگران دیگر آشنا و با بعضی از آن‌ها خیلی رفیق شده بودم.  ادامه مطلب ...

برگی از خاطرات استاد جواد مهران گهر


 

توضیح به خوانندگان این صفحه

 

بنا به توافقی که با دوست ارجمندم آقای جواد مهران گهر داریم قرار شد در این صفحه برگ هایی از خاطرات این مبارز سندیکایی را با خوانندگان این صفحه به اشتراک گذاریم. باشد که با مطالعه بخشی از زندگی این استاد ارجمند، نمونه ای از شیوه زندگی کارگران سندیکایی سال‌های پیش از انقلاب را بشناسانیم.  

جواد مهران گهر متولد بیست و ششم شهریور یکهزار و سیصد و بیست خورشیدی است. در نوجوانی در مسیر بزرگ ترین رویداد تاریخی ایران، جنبش ملی شدن نفت و در ادامه کودتای سیاه مرداد سال 1332،  زندگی کارگری و مسوولیت های اجتماعی اش را تجربه می کند .

فراز و فرودهای پس از این سال ها از او کادر برجسته ای در سندیکای کارگران کفاش تربیت کرد و او نیز در ادامه فعالیت‌های سندیکایی در تربیت نیروهای جوان کارگری از هیچ کوششی فروگذار نکرده‌است. تا سال های پس از انقلاب در سندیکای کارگران کفاش فعالانه از حقوق کارگران صنف دفاع کرد و پس از دوره سرکوب سندیکاها در دهه شصت خورشیدی باز هم از پیکار در این راه دست نکشید و آخرین تلاش های وی مشارکت جدی در هیات موسسان سندیکایی، ترویج و آموزش و تربیت کارکران جوان بوده است . 

ادامه مطلب ...