در غارت صندوق تامین اجتماعی، بی اطلاعی این سوی رابطه اسفناک تر است!
آنرا در یابیم!
پس از آنکه سوءاستفاده های دارو دسته دولت نهم و دهم از سازمان تامین اجتماعی برملا شد فکر کردم که این موضوع سنجه مناسبی است تا بیشتر در باره نگاه کارگران نسبت به منافع و حقوق صنفی شان و چرایی میزان دوری این نسبت با واقعیت زندگی شان در یابیم . میشود برخی واکنش ها را در جراید وبرخی را در فضای مجازی دنبال کرد .
اگر منصفانه حکم دهیم پوشش خبری ماجرا چه در رسانه های نوشتاری روی دکه ها و چه در فضای مجازی به اندازه ای است تا بتواند نیشتری و تلنگری بر بیتفاوتی جامعه به ویژه کارگران و بیمه شدگان و مستمری بگیران این سازمان باشد. مطابق معمول برخی از داعیه داران دفاع از حقوق کارگران نیز اعلام موضع کرده و به روش هایی اعلام اعتراض دعوت کرده اند. اما ناکافی است. صاحبان اصلی سازمان تامین اجتماعی و صندوق این سازمان که سرمایه مشاع و بین النسلی شان در دست دولت قرار گرفته است کمترین واکنش لازم را تا این زمان نسبت به این تجاوز آشکار نشان داده اند .چرا؟
با کارگران بسیاری از شاغل تا بازنشسته در باره این موضوع صحبت کرده ام. از کارگران شاغل پرسیده ام که چرا نسبت به غارت سرمایه ای که از جمع حق بیمه پرداختی برای شما توسط کارفرما به سازمان تامین اجتماعی بی تفاوت هستید ؟ آن ها را با این پرسش ها روبرو کرده ام که «اگر کارفرمایی یک روز از دستمزد شما را ندهد چه می کنید؟ اگر عیدی و پاداش سالانه شما پرداخت نشود؛ چه؟ اگر سنوات شما را ندهد واکنش شما چیست؟ بابت بیمه شما ماهانه 30% به حساب سازمان تامین اجتماعی واریز می شود که 7% آن به طور مستقیم از کل حقوق ماهیانه شما کسر می شود و 23% بقیه هم که بخشی از حقوق شماست که از طرف کارفرما پرداخت میشود . چرا به غارت این سرمایه ای اعتراض نمیکنید؟ آیا اصلا این موضوع را با خانواده خود در میان گذاشته اید؟ آیا فرزندان شما می دانند که سرمایه شما مورد دستبرد قرار گرفته است ؟ واکنش آنها چیست؟
پاسخ هایی را که من در یافته ام آنقدر دردناک است که علاج آن نیازمند آنست که این درد بزرک از سوی هر فعال اجتماعی در یافت شود تا راه چاره آن در دستور زندگی جمعی ما قرار گیرد. نمی توان بی وجود صاحبان حق به دفاع از حقوق آنان بشارت داد! این آسیب شناسی ضرورتی است ناگزیر. باید این پرسش ها را همگانی کرد؛ باید هر فعال کارگری حداقل از کارگران و بیمه شده های پیرامون خود این ها را بپرسد. باید این حس غارت شدگی را تحریک کرد، تا فریاد برآید " آی دزد آی دزد " شاید در این صورت صاحب خانه از خواب بیدار شود و برخیزد تا از خانه ای که از پای بست رو به ویرانی است مراقبت کند.
وقتی که بودم یا نبودم
وقتی که ما بودیم لیک با صورتی دیگر
در دور های دور
در ابتدای پایش و پیدایش راهی
در قرنهای پیش از این هنگام !
وقتی پدر در رنج بسیاری
میگشت تو درتوی تاریخ وجودم را
و لابلای دندهی ماشین ها مییافت
اندیشهی خلاق و هستی و حضورم را
درجستجوی تار و پود کار
نقش مرا میگفت !
ادامه مطلب ...
کاظم فرجاللهی فعال کارگری در گفتوگو با صمت اظهار کرد: درحالت کلی انتظار میرود برنامه های توسعه مسیر، استراتژی و اهدافی را ارایه دهد که بر اساس آن، جامعه پس از گذراندن دوره ای معین به حد معینی از پیشرفت و توسعه همگون و همهجانبه نایل گردد. این پرسش مطرح است که منظور تهیهکنندگان برنامه هفتم از توسعه چیست؟ آیا توسعه انسانی اقتصادی اجتماعی و سیاسی را در قالبی متوازن و برای همه ی سطوح و طبقات، به ویژه طبقه کارگر- زنان و دیگرگروه ها ولایه های محروم، که جامعه ایران امروز به شدت به آن نیاز دارد، را مورد توجه قرار دادهاند یا خیر؟
فرجاللهی افزود: توسعه اقتصادی یکی از اهداف اصلی مورد توجه در برنامه هفتم است. اما با دقت در مواد مطرح شده در قانون این برنامه معلوم میشود که فقط "توسعه" یا بهتر است گفته شود "رشد" اقتصادی گروه و لایه هایی خاص از طبقه حاکم مد نظر است و راه تحقق این هدف نیز با تکیه بر افزایش فشار اقتصادی و ریاضتکشی هرچه بیشتر انبوه مردمان به ویژه طبقه کارگر طرحریزی شده است. البته این اقدام و این هدف گزاری ها و گزینش این شیوه دستیابی به هدفها امر و رخداد تازه ای نیست؛ بهره کشی و استثمار هرچه بیشتر نیروهای مولد، محروم کردن طبقه کارگر از منافع و حقوق اساسی خود به ویژه سرکوب سیستماتیک مزد از طریق مقررات زدایی از روابط کار، از دوره دولت سازندگی به ریاست هاشمی رفسنجانی زیر نام تعدیل ساختاری آشکارا و با جدیت تمام آغاز شده و با گذشت زمان در تمامی دولت های دیگر دنبال شده است. تبلور آغازین این حرکت "حذف قراردادهای دایمی" و برقراری و گسترش "قراردادهای موقت" در تمامی کارها بود. در ادامه این روند شاهد چندین بار توطئه و تهاجم برای تغییر قانون کار به زیان کارگران، مقررات زدایی و اعمال تبعیض در روابط کار، فشار بیشتر بر کارگران در مناطق آزادتجاری و ویژه اقتصادی، تلاش هایی برای احیای نظام استاد شاگردی، طرح هایی مانند کارورزی دانش آموختگان دانشگاهی و ... بوده ایم. ادامه مطلب ...