کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

مطالبات کارگری، نسبت جنبش کارگری با دیگر جنبش‌های اجتماعی و مسئله‌ی حداقل دستمزد-در گفتگوی ایران فردا با حسین اکبری

▪️ به مناسبت اول ماه مه " روز جهانی کارگر"

1️⃣ چرا با وجود آنکه مسئله حداقل دستمزد به زندگی روزمره اکثریت افراد جامعه ارتباط دارد اما هیچگاه در سطح یک مطالبه اجتماعی در جنبش‌های اجتماعی دو دهه اخیر در ایران مطرح نشده است؟

 

پیش از هر چیز فرارسیدن اول ماه می روز جهانی کارگر را شادباش می‌گویم و برای همه کارگران در ایران و جهان صلح ،آزادی و برابری خواستارم

 

این درست است که موضوع مزد کارگران یا حداقل دستمزد با زندگی روزمره افراد جامعه بستگی و ارتباط دارد اما به دلیل اینکه این بستگی و ارتباط غیرمستقیم است طبعا به جنبش اجتماعی هم پیوند نمی خورد و البته اگر این انتظار را منطقی هم بدانیم ابتدا به ساکن آنچه باید اتفاق بیفتد دراجتماع خاص کارگران، یعنی در طبقه ‌کارگر باید این جنبش جوانه زند و رویش پیدا کند و به یک نیروی مادی تاثیر گذار تبدیل شود تا بتواند اجتماع را از خود متاثر کند. برای این منظور آن جنبش طبقاتی هم نیازمند مجموعه عواملی است که با دخالت و تاثیرات متقابل آنها و متاثر از موضوع نارضایتی بالقوه به یک جنبش اعتراضی تبدیل شود. ببینیم این مجموعه عوامل کدامند؟

 

 پیش از هر چیز درک نیاز به همبستگی کارگری است. این همبستگی باید درک و سپس ایجاد شود . کارگری که ناتوان از اعتراض برای برآوردن نیازش است، باید در ابتدا به دنبال سایر کارگران برود و با هم راه برطرف کردن این نیاز را پیدا کنند . این همفکری و نزدیکی و همبستگی ابتدایی است که باید منجر به شکلی از همبستگی هدفمند و با برنامه و مستمر شود. یعنی همان سازمان‌کارگری که از طرف خود کارگران و برای خود آنها شکل می‌گیرد. پس روندی که باید طی شود درک نیاز _ آگاهی نسبت به چگونگی برآوردن آن _ اراده جمعی برای رفع نیاز که در نهایت به سازمان و تشکیلاتی به همین منظور فرا روید.

متاسفانه هرگاه این ایده بر بستر هرنیاز ضروری، میان کارگران ، از اندیشه ، میل به عمل پیدا می کند با موانعی مواجه می گردد که یا در نطفه خفه می‌شود ، یا در روند سازمان یابی سرکوب و یا در شرایطی به وسیله عواملی، منحرف و نابود می‌شود. این اتفاق در جامعه استبدادی ما از بدو شکل گیری طبقه کارگر، همواره به نسبت های گوناگون رخ داده است و در فرایند رشد و تکاملش، دچار هر سه نوع مانع و عارضه ای که اشاره شد، از حرکت به پیش و تکامل بازمانده است . ایران به سبب وجود استبداد و دیکتاتوری یکی ازکشورهایی است که طبقه کارگر و مزدوحقوق بگیرانش حتی برای کسب ابتدایی‌ترین نیازهای صنفی همواره با موانعی که برشمردم , مواجه بوده است.


2️⃣ آیا فعالیت سندیکالیستی در میان کارگران توانسته موجبات حساسیت افکار عمومی به مسئله حداقل دستمزد را فراهم آورد؟

✅فعالیت سندیکایی به معنای فعالیت سازمان یافته و مداوم کارگران که ایده آن پس از سرکوب های سال های اولیه دهه شصت و بطور مشخص در سال ۱۳۶۲ دچار رکود و فترت شد، پس از خرداد ۱۳۷۶ و گشایشی در فضای سیاسی ایران مجدد طرح گردید. نتیجه فعالیت کنشگران منجر به بازگشایی مجدد دو سندیکای کارگران "شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه "و "سندیکای کارگران هفت تپه" گردید . اما حکومت هیچ‌یک از این دو را تحمل نکرد و متاسفانه هم اکنون که در آستانه اول ماه مه روز جهانی کارگر هستیم حکومت تعدادی از این کارگران سندیکایی را به اتهام جرم های ناکرده به زندان انداخته و کیفر می دهد تا سایر کارگران را از رفتن به سوی ایجاد هر نوع تشکل باز دارد . اما این ممانعت و بازدارندگی از ایجاد و فعالیت آزاد و مستقلانه تشکل های کارگری مانع از پاک شدن صورت مساله نمی شود . کارگران دچار مشکلات عدیده هم در محیط کار و هم در اجتماع هستند. مشکلات حقوق و دستمزد و قراردادها که به نوعی نیازهای اولیه کارگری است زندگی کارگران را بحرانی کرده و خانوارهای آنان را به مرز فروپاشی کشانیده و درسوی دیگر یک ناامنی شغلی و اجتماعی را بر زندگی کارگران حاکم کرده است که کارگر برای ادامه زندگی تنها باید به دو ماراتن تامین معیشت تن دهد و بهمین سبب شاهدیم که همواره در سطوح مختلفی اعتراضات کارگری بروز و ظهور پیدا می کند . کارگران اگر چه نمی‌توانند و یا هنوز موفق نشده اند تشکل های خود را برپا دارند اما رویکردهای اعتراضی نشان می‌دهد که زیر پوست این پراکندگی تحمیلی هسته های کارگری با مضمون سندیکایی در محیط های کار در حال رشد و گسترش هستند و این آن نقطه امید بخشی است که در صورت عمق و توسعه در شرایطی که امکان اندکی به اعتبار این اعتراضات وسیع و گسترش یابنده فراهم گردد این هسته‌ها بتوانند به ایجاد سازمان کارگری در محیط های کار یاری رسانند وخود در ادامه بازهم برای ضمانت ادامه کاری این سازمان‌های کارگری به همان شیوه دوگانه مخفی و علنی تا حصول پابرجایی کامل سازمان کارگری به مثابه بازوی قدرتمندی برای آگاه سازی، توانمندسازی و رشد و توسعه و ارتقاء سازمانی این تشکل ها گردند .


3️⃣ برای آنکه بتوان مسئله حداقل دستمزد را به سطح یک مطالبه اجتماعی رساند سیاست رادیکال خیابانی در بستر یک جنبش اجتماعی کارگری اثربخش تر نیست؟

 ✅موضوع حداقل دستمزد اگر چه یکی از مهمترین و اساسی ترین شاخص ها برای بهبود اقتصادی زندگی کارگران است اما بربستر نقض بسیاری دیگر از حقوق کار یعنی حقوق کاری که به صورت قانون درآمده است، از سوی دولت سرمایه‌داری ایران رعایت نمی شود. اشاره ای مجدد به قراردادهای کوتاه مدت و یک‌جانبه، عدم امنیت شغلی و اجتماعی ،نبود سازمان های سندیکایی مستقل و آزاد و ممانعت دولت در ایجاد این سازمان‌ها ، قانون کار فشل و ناکارآمد و ساختارهای به شدت غیر دموکراتیک و یک جانبه مانند شورای عالی کار در این قانون، مقررات‌زدایی از روابط کار که هم از سوی کارفرمایان و هم از سوی دولت حامی آنها صورت می‌گیرد ؛ از جمله موارد نقض حقوق کار است. دراین میان نبود سازمان‌های کارگری قدرتمند و وجود سازمان‌های کارگری وابسته و زرد که براساس فصل ششم قانون کار ایجاد شده‌اند، اثرات تعیین کننده‌ای در سطح مبارزات کارگری برای تامین خواست‌ها و نیازهای این طبقه از جمله درباره حداقل دستمزد گذاشته است .

 

داستان تعیین شعارها برای اجتماعی‌تر شدن مبارزات کارگری تنها جنبه برانگیزانندگی دارد. شعارهایی که به حضور خیابانی کارگران برای رادیکالیزه کردن مبارزات مطالباتی داده می‌شود از جمله شعار "تنها کف خیابان به دست میاد حقمان " منوط به پیش شرط هایی است که درعمل خواهد توانست این رادیکالیزم را برای دریافت پاسخ مناسب بالاببرد. عرصه عمومی و از جمله خیابان زمانی کارساز است که اولا با میزانی از سازماندهی و سامان یافتگی جنبش اعتراضی کارگری همراه باشد و این یعنی توجه جدی به تشکیلاتی از کارگران برای کارگران . دیگر اینکه همراه با ایجاد چنین توانمندیایی ، کارگران از رسانه وصدای بلندی که مطالبات کارگری را در اجتماع پژواک دهد و به گوش جامعه برساند نیز همواره برخوردار باشند . این سه یعنی تشکیلات ، رسانه و خیابان در پیوند مستمر با هم اثرگذار خواهد بود . این سه با هم می تواند نشان دهد که قدرت کارگران درحدی است که دیگر نمی توان آن را نادیده گرفت؛ و اصل مطلب هم همین است . 

 

4️⃣ نیروهای سیاسی در ایران عموما به مسئله حداقل دستمزد کارگران بی توجه هستند. نوع مواجهه فعالان کارگری با نیروهای سیاسی چگونه هست؟ آیا چشم اندازی از ائتلاف میان نیروهای کارگری با نیروهای رادیکال سیاسی با توجه به راست زدگی عرصه سیاسی در ایران وجود دارد؟ 

✅وقتی از نیروهای سیاسی در ایران (یعنی در داخل ایران) حرف می زنیم یادمان باشد که غالب این نیروهای سیاسی حکومتی اند و طبعا اصلا قابل بحث نیستند. اگر چه در مواردی نیروهایی از جانب حکومت و یا در حاشیه آن مانند عدالتخواهان که ترکیبی از دانشجو و طلبه و عناصر وابسته به بخشی از اصولگرایان هستند هم مدافع کارگران می شوند، ولی قطعا برای هدایت جنبش کارگری و در دست گرفتن کنترل آن به راه افتاده اند. نمونه‌ی برخوردهای این نیروها نیز قابل سنجش و ارزیابی است . اما درمورد نیروهای سیاسی منتقد نیز اشکال همانست که در کل جامعه وجود دارد . انسداد سیاسی و ممنوعیت کار سیاسی و برحذر داشت‌های امنیتی _قضایی از هرگونه نقد به قدرت حتی در حد اصلاح طلبانه آن ؛ مانع از هرگونه نردیکی پایدار و تاثیر بخش در حتی بازه معین کوتاه مدت و میان مدت است . این که آیا چشم اندازی برای نوعی نزدیکی با هر عنوان بین این نیروها و کنشگران طبقه کارگر می تواند ایجاد شود به میزان اراده این نیروها و یافتن راه های اطمینان بخشی برای حصول نتیجه در روابط متقابل است . مشکل اساسی برای این مقصود نه تنها در ارتباط نیروهای سیاسی با کارگران بل که حتی فعالیت خود این نیروها برای پیشبرد اهداف و خط مشی شان با وجود انسداد سیاسی حاکم برجامعه ، نبود آزادیهای فردی و اجتماعی و حدی از دموکراسی است که کنشگری سیاسی را محدود و گاه ناممکن ساخته، است. مبارزه برای دموکراتیزه کردن فضای جامعه می تواند امکان نزدیکی نیروهای سیاسی را به هم و با سایر طبقات اجتماعی محروم از حقوق اقتصادی ، اجتماعی و سیاسی فراهم سازد .

---------------- 

* تحلیل‌گر حوزه کارگری

 

 

#ایران_فردا

#حسین_اکبری

#مطالبات_کارگری

#روز_جهانی_کارگر

#مسئله‌ی_حداقل_دستمزد

http://t.me/iranfardamag




 

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد