شادی، ترانهایست به لب های روزگار
غم ، بیکرانه ایست به دلهای غمگسار
شادی بِبَر به نزدِ دلی ، غصه اش زُدا
غم را بشوی ز چهرِ رفیقانِ بیقرار
از زندگی بجوی سرور و سرود او
زیرا که زندگیست تمنای ماندگار
اینست شعارِ کارگران در شبِ وطن
همبسته خوان ترانهی پیکار ، وقتِ کار
همراه باش به گاهِ رسیدن به قله ها
هم بر نشیب راه ، هم در مِه و غبار
مادام کهاین رَوِش بُوَد و هم مَنِش زما
این را یقین بدان که باشیم رستگار