کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

راه رهایی

وقتی که بودم یا نبودم

وقتی که ما بودیم لیک با صورتی دیگر

در دور های دور

در ابتدای پایش و پیدایش راهی

در قرن‌های پیش از این هنگام !

وقتی پدر در رنج بسیاری

می‌گشت تو درتوی تاریخ وجودم را

و لابلای دنده‌ی ماشین ها می‌یافت

اندیشه‌ی خلاق و هستی و حضورم را

درجستجوی تار و پود کار

نقش مرا می‌گفت  !

با خویش و باهم  گوش می‌دادیم

قصه‌ راه رهایی را

بامن پدر گفته‌ست

با ما پدر بسیار ها گفته‌ست

راه رهایی را چو پیمایی

چون رهروی اندیش‌مند هستی !

ناچار

باید خردورزی کنی پیشه

تو در جهانت  باش و بود انقلاب  هستی

گر با خرد باشی!

تو نفی اکنون جهان هستی

که بی تردید

می سازی جهان دیگری و  بهتری

از بهر انسان ها !

وقتی پدر تصویر فردا را

از تو در توی تاریخ و کنون می‌یافت

من خیره چشمم بردهانش بود

ما محو گفتار و نوشتارش

خواندیم و میخوانیم

آینده خود را

و فردای جهانی را که می‌سازیم !

 

وقتی پدر می گفت:

در راه و رفتاری اگر

باید که معجونی

از  شراب کار و اندیشه  را نوشی

این مستی نو گشته را رقصی دگر باید !

 

ناگه مرا آن شعر مولانا بیاد آمد :

یک دست جامه باده

و یک دست زلف یار

رقصی چنین میانه میدانم آرزوست!

آن جام باده : ایده‌ی نو

وان زلف یار :

هستی و کار و لاجرم پیکار

وین رقص و آن میدان :

مشقِ رهایی در جهانی از برای نوع انسان‌ها .

وقتی پدر از ما و من می‌گفت

من آن  وجود فرد بی فردا نبودم

فردی بدَم از  انجمن هایی پر از احساس

من با حواس دیگران

دیدم ، شنیدم لمس کردم جنس فردای بهتر را

بوییدم و از عشق سرشارش به انسان ها چشیدستم 

فردای دیگر را !

 

وقتی پدر می گویدم  هربار

ما مالک دنیای خود هستیم

من باورم این است:

یوغ اسارت رابا تیغ اندیشه‌

با توش و توان جملگی پیوند در پیکار

باید گسست و بر کنار افکند

باید خرد ورزید با عشق به انسانها !

 


نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد