نهم شهریور1347 یادآور روزی است که صمد بهرنگی درجریان جاری ارس جاودان شد. صمد آموزگار بیست ونه ساله آذربایجانی و خالق داستان هایی برای کودکان و نوجوانان ، با خلق ماهی سیاه کوچولو بستر ساز اندیشه ورزی و عملگرایی برای جوانان چند نسل ایران زمین شد . او از زبان ماهی سیاه کوچولو چنین گفت: "مرگ خیلی آسان می تواند الان به سراغ من بیاید؛ اما من تا می توانم زندگی کنم نباید به پیشواز مرگ بروم. البته اگر یک وقت ناچار شدم که می شوم – مهم نیست؛ مهم این است که زندگی ویا مرگ من چه اثری در زندگی دیگران داشته باشد..."
باخواندن کتاب ماهی سیاه کوچولو من نیز چون هزاران نوجوان دیگر هم نسل خود به بلوغ رسیدم و آشنایی با صمد بهرنگی و آثارش نقطه عطفی بود در روش کتاب خوانی ام و بریدن از خواندنی های تفننی و آشنایی با مطالعه هدفدار . این شعر را در همان هنگامه بلوغ نوشتم و امروز بیاد صمد در این صفحه به یادگارش می سپارم
"ماهی سیاه کوچولو"
من از تکرار بیزارم
من از تنهایی و خاموشی و عزلت
گریزانم
نمی خواهم همچون ماهیان پیر
میان برکه تحقیر
هراس مرغ ماهیخوار را
چون جفت
بر هستی ام
هموار گردانم
من از اندرز خوف انگیز بیزارم
و بیزارم زهرچه رنگ ماندن
در حصار آبگیر تنگ را دارد
و میدانم
که راهی سخت در پیش است
سر راهم هزاران دام گسترده شود
هر دم
ولی یاران من بسیار
غیورانی همه با جامه های سرخ
که گویی خونشان
هم جانشان
هم هرچه را دارند
در راه رهایی می نهند برکف
و پیشاپیش من
اندر ارس
جاوید!