فرشی از شکوفه روی زمین
هریکی چون گُلی زقالی خیس
که زشلیک ابر نالانند!
گفت چرا زود رسته ای به درخت؟
چون به فصل نامدی، چنین رفتی !
پاسخش چون شرنگ جانسوزی
قلب من را بسوخت ، ای هیهات
روزگار فریب در کار است
کس نگفت فصل سرد نرفته هنوز
کس نیاموخت به ما که این دنیا
همه چیزش همیشه وارونه است
هم بهارش به خون آغشته است
هم عطش می کُشدبه تابستان
هم که پاییز همیشه آبان است
هم زمستان فریب رنگ و ریاست
ما شکوفان شدیم اگر این فصل
گول گرمای ریشه را خوردیم
لحظه بودیم و بعد هم مردیم
به گاه باریدن شکوفه ها بر زمین _ اسفند یکهزار و چهار صو یک خورشیدی
جمعه دوازدهم اسفندماه 1401 برنامهای در فضای مجازی (کلاب هاووس) برپا شد .موضوع این برنامه بررسی جنبش شورایی با مصداق مبارزات هفت تپه، دستاوردها، افت و خیزها، تجربه مبارزه خلاقانه و نقش کانال مستقل هفت تپه و سخنرانان: عباس منصوران-محمود قزوینی-علیرضا بیانی و البته برگزار کنندگان که با اسامی کوچک بدون هیچ گونه هویت سازمانی برنامه را هدایت می کردند .
گرچه سخنرانان باید به موضوع برنامه میپرداختند و موضوعاتی درباره جنبش شورایی و مصادیق آن را به لحاظ نظری و کارکردی در این شرکت نشان می دادند اما آنچه در مرکز توجه سخنرانان بود نه شورا بلکه شبحی از شورا که هریک به شکلی از سازمان شکل یافته در ذهنیت خود آن را بیان می کردند در واقع امر دستمایه ای برای طرح هدف مشترک آنها یعنی رواج گرایش ضد سندیکایی نه با نقد نظری و چهارچوبی مستدل بل که با تحریف و تخریب این نهاد صنفی طبقاتی ونسبت های نادرست و اتهام آمیز و ترور شخصیت کسانی که از ایده ی سندیکایی هم، به عنوان تشکلی مستقل و آزاد و پایدار نام میبرند همراه بود. و اگر نبودحضور و سخنان تعدادی از میهمانان برنامه که هم به شکل سازمان موجوددر هفتتپه و هم نحوه عملکرد و هم دستاوردهای آن بطور مبسوطی بپردازند (از جمله می توان اظهارات علیرضا عسگری و یکی دو نفر دیگر از میهمانان برنامه را که واقعا بیانگر دغدغه آنان حمایت و دفاع آنان از کارگران هفتتپه بود) محتوای برنامه جز دشمنی با سندیکا و فعالیت سندیکایی نمود دیگری نمی یافت .
تضمین لازم برای مقابله موثر با هر نظام سیاسی خودکامه
این روزها نگرانیهای بسیاری در بین کارگران آگاه و روشنفکران ارگانیک طبقهی کارگر و همچنین آندسته از احزاب و سازمانو گروههایی که خود را مدافع حقوق کارگران و مبارز راه رهایی اردوی کار میدانند ازکنش های ارتجاعی در بین مخالفان نظام سیاسی حاکم برایران وهمچنین تحرکات ناخوشایند حمایت جویانهی آنان از سرمایهداری جهانی و برآمد نوعی دیگری از نظام سیاسی ارتجاعی پس از فروافتادن نظم سیاسی استبدادی حاکم وجود دارد .
همین نگرانیها نیز شاید موجب تحرکات در بخشی از فعالان صنفی و مدنی گردیده است تاجایی که برخی را واداشته است تا به انتشار نظرات و مطالباتی تحت عنوان «منشور » دست زنند و از نقطه نظر سیاسی بسیار طبیعی و شاید منطقی باشد که واکنش های موافقی هم دربین برخی کنشگران سیاسی و اجتماعی (دلنگرانها از افراد تا سازمان های سیاسی) نسبت به این «منشور» نشان داده شود و برعکس در بین کسانی دیگر از کنشگران از چنین موضعگیریهای بدونِ شفافیت لازم و کافی، این نگرانی بُروز کردهاست که این گونه منشور بافیها موجب سوء استفادههای جدی از سوی همان نیروهای سیاسی و ارتجاعی که آینده بیمناکی ازاستقرار نظام سیاسی مطلوب آنها انتظار میرود، قرارگیرد به ویژه آنکه این «منشور » را فاقد وجاهت لازم هم از نظر امضاها و هم از بابت شیوه تهیه و ابهامات در متن و نحوهی انتشار آن می دانند.
ادامه مطلب ...