کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

کار در ایران

درباره‌ی حقوق کار و ... این صفحه برای کارگران و زحمتکشان منتشر می‌شود ،در معرفی آن بکوشید .

آقای وزیر کار ! در ایران امروز کار به بهای جان جریان دارد !

آقای میدری وزیر اقتصادخوانده  وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی می‌گوید چون اقتصاد معادن کوچک است  امکان استاندارد کردن ندارد!

شاید اگرصولت‌مرتضوی چنین چیزی می‌گفت،«عقلا» می پذیرفتند! اما یک دانش آموخته اقتصاد، چگونه اقتصاد معدن را کوچک و استاندارد ناپذیر ارزیابی می‌کند، تنها یک دلیل دارد و آن فرار از مسوولیت است و توجیهی برای اظهار نظر اولیه ایشان که هیچ تخلفی وجود نداشته است .دیگراینکه این اظهارات مصلحتی بوده است و از آنجا که در مصلحت اندیشی اصل  بر رعایت قاعده‌‌ی تمیز سود از زیان در شرایط بحران است و چون در مصلحت‌گرایی به طریق اولی همواره حقیقت فدای مصلحت می‌شود این گونه  توجیهات تنها به تشدید بحران در روابط کار به سود سرمایه‌داران تمام خواهد شد.

بعید است منظور آقای وزیر از اقتصادکوچک،  اقتصاد خُرد باشد. معدنی با  1500 کارگر به در آمد و سودبالای  حاصل  از بهره‌کشی بیرحمانه و غیرانسانی و برده وار از کارگران دست یافته است ، در شمار سرمایه‌های خرد به حساب نمی آید. برابر گزارش مالی سال 1402 در روزنامه اعتماد  میخوانیم :

«یافته‌های روزنامه "اعتماد" حاکی از آن است که این شرکت در سال گذشته 1200 میلیارد تومان فروش انواع محصولات داشته که البته برای معدنی با ذخیره اکتشافی 75 میلیون تن چندان عدد بالایی هم نیست. اما نکته جالب تر اینکه، صورت‌های مالی این شرکت نشان می‌دهد در پایان سال گذشته سود خالص آن به 805 میلیارد و 139 میلیون و 400 هزار تومان رسیده است. این عدد البته کمتر از سال 1401 بوده. در پایان سال 1401، سود خالص این شرکت 926 میلیارد و 572میلیون و 400 هزار تومان بوده است.» (کژراهه خصوصی سازی «معدنجو_ اعتماد _شنبه ۷ مهر ۱۴۰۳، شماره ۵۸۶۶)

 این احتمال هم وجود دارد که منظور وزیر افتصادخوانده‌ی دولت چهاردهم از معادن به عنوان «اقتصاد کوچک » آن باشد که این معادن  کاربَرند و نه سرمایه‌بَر . که در آنصورت این حدّ از سوددهی می تواند به افزایش سرمایه ثابت معدن اضافه کند و حاصل آن به تدریج شرایط استاندارد معدن فراهم شود. این حکم جناب میبدی وزیر کار تنها به یک دلیل صادر شده و آنهم چیزی جز مسوولیت گریزی خود و وزارتخانه اش از دوره های پیش تا کنون نیست ! 

ادامه مطلب ...

حادثه‌ی کار یا کشتار زنجیره‌ای؟ از: کاظم فرج‌الهی

تکرار خطایی که به مرگ دیگران می‌انجامد دیگر خطا نیست؛ جنایت است. وقوع دوازده حادثه‌ی معدنی در کم‌تر از شش ماه با بیش از 62 کشته، که بیشترآن‌ها در بستر و با دلایل همانندی رخ داده‌اند، جای تأمل و تحقیق بسیار دارد. آخرین حادثه از این دست که نه، بلکه آخرین حلقه‌ی [تا این لحظه] این زنجیر شامگاه 31 شهریور 1403 رخ داده است. در ظاهر خبر تکراری می‌نماید ولی با گذشت چند روز همچنان تازه و به‌شدت تکان‌دهنده است. شمار قطعی جان‌باختگان معدن زغال سنگ معدن‌جو واقع در طبس تا زمان نگارش این متن از کشتن 49 معدن‌کار حکایت می‌کند؛ گرفتن جان انسان‌های شریفِ زحمتکش و مظلوم در اعماق سیاه معدن؛ و چند پیکر پاک که هنوز پیدا نشده‌اند. شیوه‌ی کشتار انتشار گاز متان، سپس سوزاندن و زیر آوار پنهان کردن تن‌های خسته و رنجوری است که به امید دریافت مزدی ناکافی برای گذران معیشت خانواده به عمق 700 متری زمین رفته بودند. با نگاهی به گذشته‌های نه چندان دور حلقه‌های بزرگ دیگری از این زنجیره را در زمستان یورت (1396) با 43 کشته، یال شمالی طبس (1392) هشت کشته، باب نیزو (1388) با 12 کشته و... می‌توان دید. حلقه‌های این زنجیر گوناکون و پرشمارند.  ادامه مطلب ...

پدرم کارگر معدن بود

پدرم کارگر معدن بود
کارِ پر رنج در قعر زمین
او به همراه رفیقانش
زیر آوار بماند 



این که آوار ز کجا می آید ؟!

  و چرامعدن را
  و پدر را از ما می دزدد
  قصه اش جانسور است !


غم آوار غم جانکاهیست

نه فقط جان پدر
که زما مهر پدر می گیرد
سایه اش نیز چو او می میرد!