خشن و بی پروا
از نگاه بیزاریِ جهان
سقف را فرو می ریزد
بر سر آسیه
آنگونه
که داس را بر رگ حیات رومینا
و زانو را بر گلوی جورج
آیا این عبارات :"حیثیت ، جان، مال، حقوق ، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون است مگر در مواردی که قانون تجویز کند." اصل 22 قانون اساسی ماست ؟
این روز ها شاهد افزایش از کف رفتن جانهایی هستیم که با رقتبارترین شکل ممکن انسان صاحب جانی، آنرا از خود دریغ می کند . شاید اگردر قیاس با جانهای هدر رفتهی دیگری چون قتلهای ناموسی و یا قربانیان تصادفات جادهای و قتلهایی که براثر نزاع و خشونت در میگیرد ، بتوان این جان هدر رفتن که نامش خودکشی است را بسیار دردناکترین آنها دانست. این خودکشی ها نشان از هیچ چیز جزرسیدن به بی پناهی مطلق نیست، جز تنهایی مطلق نیست، جر ناامیدی مطلق نیست، جز فقر مطلق و ترس از بی اعتباری مطلق نیست و جز نهایت مطلق بودن هر گونه استیصال نیست. چرا چنین شده است ؟ مگر قرار نبود : "حیثیت ، جان، مال، حقوق، مسکن و شغل اشخاص از تعرض مصون باشد؟ آیا شرط قانونی "مگر در مواردی که قانون تجویز کند." حادث شده است ؟ گویا قانون جنگل به جای قانون اساسی ما حکمرانی میکند که این سرزمین و این مردمان زحمتکش به چنین بلایی گرفتارآمدهاند؟ کدامین وجدان قانونی، عرفی، شرعی و در کلیت خود کدامین وجدان انسانی به خواب رفته است یا خود را به خواب زده است که چنین انسانها به مطلق نیستی تن می سپارند؟
ادامه مطلب ...
مبارزه صنفی یا اقتصادی ؟ کدامیک ؟ و چرا مذموم است ؟
اخیرا در تارنمای "صدای مردم " مطلبی با عنوان «برآیند یک وجهی کردن مبارزه کارگران» منتشر شده است که موضوع آن نقد یک وجهی دیدن مبارزات کارگران است. منتقد آقای ناصر آقاجری کوشیده است برپایه تجارب تاریخی نشان دهد که :" تشکل های صنفی علاوه بر مطالبه گری نیازهای صنفی خود، می باید ارتباط و تاثیر متقابل آن خواست های صنفی بر مسائل اقتصادی – سیاسی را به خوبی درک کند و بر اساس این واقعیت ها راه مبارزه خود را برنامه ریزی و کاربردی بنمایند."
ایشان برای اثبات درستی نظرات خود به چند تجربه تاریخی که نوعا یک وجهی بودن مبارزات کارگری را در خود دارد، میپردازد از آن جمله یکی از عوامل این فروپاشی شوروی را در این یک وجهی بودن مبارزات کارگران بیان کرده و چنین توضیح می دهد:
ادامه مطلب ...