کارزار ما و مغالطه های پیرامون آن (بخش پایانی)
شرکت در کارزاری که یک سوی میز مذاکره برای همکاری حول هدف معین،تشکلی دارای شخصیت حقوقی و قانونی و سوی دیگر آن افرادی مستقل نسشته اند ، اتفاقی و تصادفی نیست و حاضرین حداقل شناخت لازم را نسبت به یکدیگر داشته اند ویا به دست آورده اند و آگاهانه پای در همکاری بر سر موضوعی گذارده اند که به اهمیت آن نیز واقفند. درنتیجه قرار نیست به یک همکاری دراز مدت و بی قاعده تن در دهند و یا در مقابل آنچه در این همکاری رخ میدهند احساس مسوولیت و مسوولیت پذیری نداشته باشند و طبیعی است که هوشیاری کامل و قابل انتظاری را همواره به خرج دهند . ما نیز به نقصان های ناشی از تمرین نداشتن در این گونه ائتلاف ها واقفیم و میدانیم که این نوع تشکل ها آموزش دیده اند و لابی گری و چانه زنی در بالا بیشتر از مراجعه به افکار عمومی و موکلین خود اهمیت می دهند. این هم تصادفی نیست و نتیجه کارکرد ها و آموزش ها و ترتیب و تربیتی است که سالیان دراز در خانه کارگر رایج شده و در همه کسانی که از این «خانه» با هر انگیزه ای خارج شده و میشوند، وجود دارد. برخی از تربیت یافته های این «خانه» اساسا تفکر قیمومیتی نسبت به کارگران داشته و دارند و برخی نیز« سرباز »دیگرانند تا وکیل کارگران . دانستن این ها هوشیاری بیشتری می طلبد که بسته به اعتبار هدف مشترک باید به کار بسته شود.
همه شرکت کنندگان در کارزار به عنوان شخصیت های حقیقی و حقوقی از رای برابر برخوردار بوده و هستند و شرکت آن ها تابع هیچ شرطی از سوی مجمع عالی نمایندگان کارگران نبوده و نیست. هیچ یک از اعضا عنوانی غیر از عضو کارزار نداشته و ندارند . ما در کمیته راهبری کارزار علیه« طرح استاد شاگردی » مشارو مجمع عالی نبوده و نیستیم و همانگونه که درگزارشات مجمع در تارنمای کارگر نیور آمده است به عنوان فعالان مستقل شناخته شده ایم . چنانچه نامی جز این و یا انتظاری جز عمل به توافقات در کمیته از اعضای کارزار تصوُر و تصویر شود و یا گزارشی خلاف اهداف و نقش هر یک از اعضا از هر سو؛ ارایه شود؛ قطعا نادرست و به بی اعتباری کارزار منجر خواهد شد. امکانات موجود در نزد مجمع عالی نمی تواند و نباید حق ویژه ای برای این نهاد به عنوان عضوی از کارزار ایجاد کند و نقش هر یک از اعضا را تحت تاثیر قرار دهد .در هر ائتلاف، قواعد نوشته و نانوشته ای وجود دارد که چنانچه یکی از طرف های درگیر آن قواعد را رعایت نکند؛ حتی در لحظات پایانی و دست یابی به اهداف تعیین شده نیز قواعد و توافقات زیر پا نهاده شود و حقوق برابر اعضای ائتلاف محترم شمرده نشود؛ تلاش های جمع به نتایجی خلاف اهداف ائتلاف می انجامد و صورت های زیر ممکن است رخ دهد:
1- اتئلاف بی نتیجه به پایان رسد.
2- ائتلاف در مسیری خلاف و به زیان اهداف آن جهت یابد .
3- هریک از طرف های ذینفع از ائتلاف خارج شوند .
4- قابلیت پیگیری اهداف ائتلاف از سوی هر یک از ذینفع ها با مشکلات جدی مواجه شود.
5- امکان برگزاری ائتلاف های دیگر به دلیل بی اعتمادی ناشی از عدم رعایت حقوق برابر در این جمع از دست برود.
این یک آزمایش قضا قدری نیست یک بازی در میدانی است که هوشیاری، خلاقیت و تجاربی خاص خود را می طلبد . این یک بازی است با خطرات و مخاطرات خاص خود و نیازمند ایمن سازی فضای همکاری از هر گونه رفتار احتمالی فرصت طلبانه و سود جویانه ای که می تواند از هر سو سر زند؛. چرا چوب تخطئه را به دست گرفته و بر قامت نازک کسانی می نوازید که گناهی جز تلاش برای ابطال طرحی به غایت ضد کارگری را در سر ندارند ؟
من در این جا یاد آور میشوم که در همین اندازه از پیشبرد کارزار کاستی های جدی وجود داشته است و برخی بی دقتی هایی هم در ارایه گزارشات کارزار انجام شده است که با تذکر این گزارشات اصلاح و یا حداقل تکرار نشده اند. ما میدانیم که امکانات فنی کارزار از جمله «ای میل » و آدرس های مراجعه به کارزار در اختیار مجمع قرار دارد و نتایج کارزار و گزارشات آن و بازخورد ها بایداز طریق دبیر مجمع در اختیار کمیته راهبری کارزار قرار گیرد و از طریق این کمیته به اطلاع کارگران برسد . در عین اعتماد متقابل در این همکاری ناگزیر به اعتماد یک سویه هر قیمتی به مجمع نیستیم ؛ در این میانه ممکن است اختلالاتی حادث شود و به عنوان مثال در گزارشات از میز خبری کارزار تنها نظرات یکی از اعضای میز در تارنمای« کارگر نیوز» انتشار یابد . همه اینها رصد خواهد شد و در صورتی که مواردی ناقض هدف کارزار باشد برای اطلاع کارگران حداقل از جانب صاحب این قلم بیرونی خواهد شد تا به عنوان تجارب ناشی از برقراری چنین ائتلاف هایی درآینده چراغ راهنمای کسانی باشد که در این مسیر گام می نهند.
برخی از اظهارات منتقدین ما معطوف است به اینکه نامه سرگشاده و سایر اقدامات کمیته راهبری کارزار را به نام آقای آرش فراز نسبت دهند! نامه سرگشاده، فراخوان، برگزاری میز گرد ها و هر اقدامی صورت گرفته است ناشی از خرد و تصمصم همه اعضای کمیته است و انتشار آن و یا مثلا ماموریت آقای فراز برای ارایه نامه سرگشاده به وزارت کار بخشی از تقسیم کاری است که در کمیته صورت گرفته و این کار نه از اعتبار کار جمعی می کاهد و نه قاعدتا به اعتبار فردیِ عضوی از کمیته بیش از آنچه هست می افزاید. من در اینجا وظیفه اخلاقی خود می دانم که به تکیه کلام ایشان در گزارشات در باره واژه « هم افزایی » جمع اشاره کنم و دریافت این تکیه کلام از سوی کمیته همراه بار مثبت آن همواره به انتظار ویژه ای در رعایت این واژه از سوی ایشان به عنوان دبیر مجمع عالی کارگران را بیان کنم . این انتظاری است که ضامن همکاری های بیشتر خواهد بود. این انتظار قطعا در باره چکونگی انتشار گزارش عملکرد و نتایج کار «کمیته راهبری کارزار علیه طرح استاد شاگردی» از جانب آقای آرش فراز به عنوان نماینده مجمع عالی کارگران به کمیته و از سوی کمیته به افکار عمومی تا قطعیت یافتن ابطال طرح استاد شاگردی به قوت خود باقی است.