فکر کن
صدایی
و سپس خرابی بی انتهایی
بیروت و مرگی فجیع
قاتلین در پستوی سیاست پنهان
و زاری و دردِ بی امان
برای امروز ، فردا و سالیان !
فکر کن!
سیلوی نان
یکباره انبار غم
و بندر
از لنج های درهم و برهم
انباشته
ازدر بدری مردمی که
خانه ی ویرانه اش
زیر تلی از ناامیدی و گریه
مدفون شده است !
فکر کن، لحظه ای فکر کن!
عروس دنیا
برماتم نشسته
سالیان سال
برماتم بود
و حال خاک ماتم بر سر
خاک سرخی کز آتش جنایت نهان
وقاتلین در پستوی سیاست پنهان !
فکر کن ، هزاران بار
از اول فکر کن
حتی دشمنان قسم خورده
از سوختن بیروت
از تل خاکستر
از کشته ها، زخمی ها و گم گشته ها شرمسارند !
وقاتلین در پستوی سیاست، پنهان !
ترکش این انفجار
نفرت بی پایان
از سیاست استعمار نو پدید
تا روزی که فرزندان لبنان
بیروت را برپا دارند
قاتلین نباید در پستوی سیاست
پنهان مانند !